| ||
روزهایی که برای دیدن روزهای زندگی می رفتم، بهترین روزهای زندگی ام بودند. مصاحبه از: پرویز شیخ طادی تاریخ: خرداد 1391 تاریخ انتشار: خرداد 1391 موضوع: فیلم روزهای زندگی انتشار در: چارقد
امیرعلی: لیلا… *** شاید از نظر برخی، این دیالوگها برگرفته از یک فیلم عشقهای آپارتمانی که این روزها بدجور رونق گرفتهاند، باشد؛ از یکی از همین فیلمها که با محبت یا بی محبت، بهسبب حکم محتوم کارگردانهای گیشهپسند، یا حتی جشنوارهپسند، به اضمحلال میروند و نهایت، رنگ جدایی را به خود میبینند. شاید از نظر برخی دیگر، «روزهای زندگی» تنها یادآور نام یک سریال دستِ چندم برزیلیایی شبکههای آنور آبی باشد که شکل ظاهرا باحجابتر آن را میتوان در بین فیلم و سریالهای اینور آبی هم دید. اما حقیقت چیز دیگری است. این گفتگوها، نه در یک آپارتمان و نه در آستانهی یک جدایی عاشقانه، که در تنگنایی از چرک و خون و کثافت، در میانهی واهمهی حمله و تجاوز دشمن بعثی، در یک فیلم جنگی ایرانی به نام «روزهای زندگی» شکل گرفته. در بطن جنگ، نه پشت جبهه تازهترین ساختهی «پرویز شیخطادی» روایت عشق و زندگی در جنگ است. نه حکایت جنگی که بر سر زندگی هوار شده باشد، بلکه عشقی که با جنگ زندگی میکند، میخندد، و جالبتر اینکه همه را به این خنده دعوت میکند؛ آنجا که امیرعلی به دکتر تازهوارد سفارش میکند که اینجا حتی اگر شده، باید خنده را به لبانت بخیه کنی! این عشق و زندگی با جنگ کنار نمیآید، بلکه آن را در خود حل میکند، و این را میتوان از بغض نهفته در سکانس اعلام تصویب قطعنامهی 598 حس کرد. و این زنده بودن و زندگی کردن تا آنجا پیش میرود که دکتر امیرعلی علوی در مواجهه با مجروحِ روبهشهادتش، حقیقت پنهانماندهی حیات را بیان میکند و میگوید: داستان روزهای زندگی، علاوه بر تمام سختیها و حاشیههایی که از زمان پیشتولید تا اکران، پشت سر گذاشته، و البته فارغ از کاستیها و بعضا ضعفهای فرمی، از این نظر درخور توجه است که جزو معدود فیلمهایی بهشمار میرود که حضور زنان را در جنگ، نه به شکل سنتی و کاملا پشت جبههای، بلکه بهصورت عیان و در بطن مبارزه ترسیم میکند؛ موضوعی که موافقان و مخالفان مختلفی را متوجه خود ساخته. شب گذشته (سهشنبه 16 خرداد)، جلسهی بررسی و نقد این فیلم، با حضور تنی چند از دستاندرکاران تولید آن، به همت باشگاه فیلم تهران، در فرهنگسرای ارسباران تشکیل شد. دغدغههای کلیشهشکن در ابتدا علی رویینتن، که ساخت فیلمهایی همچون «دلشکسته» و «زمهریر» را در کارنامهی خود دارد، با اشاره به نقش زنان در جبهه و اهمیت نمایش حقایق اینچنینی جنگ گفت: “نیاز جامعهی ما با این ابعاد عظیم بمباران رسانهای که صورت میگیرد، این است که نشان دهیم تا چه حد و در همهی زمینهها زنان در اجتماع ما فاعلیت دارند. کسانی که نمیتوانند بپذیرند این را و حضور زن در جبهه را باور ندارند، کلیشهی ذهنی دارند. درست است که در این فیلم تا یکسوم امیرعلی فاعلیت دارد، یکسوم هم لیلا و یکسوم باقیمانده را آن فرماندهی جنگ اداره میکند، اما مهمترین حرفی که آقای شیخطادی میخواهد بگوید، این است که زنها هم در جنگ حضور داشتند، شریف بودند و فاعلیت داشتند. ممکن است خیلیها این حرفها را نپذیرند، اما آدمهایی از جنس ما حرفشان این است. در زمانهای که به دلایلی مردم از ارزشهای سینمایی دور شدهاند، فیلمی ساخته شده که غیرمتعارف است و مخاطب را جذب میکند، دغدغههای جدیدی از دفاع مقدس که پنهان بوده، بیرون آورده و برایمان یادآوری میکند.” واقعیتهای اصیل بعد از آن، کوروش سلیمانی، یکی از بازیگران این فیلم با اشاره به واقعگرا بودن فضای داستان گفت: “من فکر میکنم یک چیز بسیار مهمتر از جنگ در این فیلم هست که آن بحث عشق است؛ بحث یک رابطهی انسانی؛ رابطهی یک زن و شوهر. این فیلم چون در بستر جنگ ساخته شده، شاید این بُعدش مغفول مانده است، درحالیکه میتواند به یک جوان امروزی نشان دهد رابطهی یک زوج تا چه پایه میتواند درست، اصیل و تأثیرگذار باشد، حتی بدون هرگونه شعار؛ چراکه اینها دعوا هم میکنند. حتی در فیلم سر هم داد میزنند، اما رابطهشان استوار و دوستداشتنی است. امیدوارم با برخی سیاستگذاریها به سویی نرویم که نشان دادن روابط انسانی در جنگ، بعد از دورهای، به سوررئالیسم و غیر واقعی بودن متهم شود.” پرویز شیخطادی دلیل خود را از انتخاب نام روزهای زندگی چنین عنوان کرد: “این اسم میخواهد نشان دهد انسانها در تمام شرایط زندگی میکنند. فقط کافی است به فطرتمان رجوع کنیم و عشق در زندگی ما جاری باشد. نوعدوستیمان را در هر شرایطی زنده نگه داریم. همین.” مادران ساختگی! از وی پرسیدیم: “علاوه بر سیر داستان که پس از کور شدن قهرمان مرد، این زن است که بار تمام مسئولیتها را بر دوش میکشد، در واقعیت هم برای بازیگران این نقشها مشکلاتی طی فیلمبرداری بهوجود آمده، که باعث شد حضور حمید فرخنژاد در میانههای کار کمرنگ شود و شما مجبور به پُررنگ کردن نقش خانم قاضیانی شوید. سؤالی که بهوجود میآید، این است که تا چند درصد روایت شما از زنان در جنگ، مستند و منطبق بر واقعیت بوده و یا دستخوش تغییرات در حین فیلمبرداری شده؟” و شیخطادی اینطور جواب داد: “من شخصیتهای خانمهای داستان را خودم در بیمارستانهای صحرایی دیدهام. زنان فوقتخصصی را دیدهام که در شرایط جنگی، یک هفته سرپا بودند و در نهایت نشسته میخوابیدند، اما متأسفانه نقش خانمها حتی در سینمای اجتماعی ما هم جالب نیست. یا زن را وسیلهای کردهایم برای تحریک و یا خانمهایی را به نمایش گذاشتهایم که چادری هستند و برنج پاک میکنند و جیغجیغ میکنند، درحالیکه هیچکدام از اینها را ما در خانوادههایمان پیدا نمیکنیم. مادران هیچکدام از ما اینطوری نیستند. مادران ما اهل شعرند. اهل شعورند. اهل ادبیات، و خود حافظ کتابهایی هستند و حافظ تاریخ ما هستند.” دین مادری کارگردان فیلم «شکارچی شنبه» در پایان گفت: “یهودیها یک حرف درست دارند که «بچه، دینش را از مادر میگیرد». دینی هم که آنها تعریف میکنند، شامل اخلاقیات میشود و شامل رفتار و منش و سنتها؛ یعنی بنمایه و DNA جامعه را خانمها تربیت میکنند. این را ما در سینمای خودمان نداریم، درحالیکه این خانمها وجود دارند. شما کافی است در هر حوزهای که هستید، کمی در این زمینه مطالعات داشته باشید تا ببینید که تا چه حد حضور خانمها در جنگ پُررنگ بوده و چقدر از خاطرات مربوط به خانمهاست که حتی هنوز مکتوب نشدهاند. [ سه شنبه 91/12/1 ] [ 3:8 عصر ] [ حسن فکوری ]
[ نظرات () ]
حیف از چنین کار فرهنگی که فقط بخاطر چرک کف دست به تعویق افتاد... (برای اطلاعات تکمیلی اینجا را ببینید) مصاحبه از: آقای مسعود زارعیان تاریخ: آبان 1391 تاریخ انتشار: آذر 1391 موضوع: سوگواره لحظه های عاشورایی انتشار در: راه قرآن
برای رسیدن به دفتر رئیس اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی باید چندین پله پایین برویم تا به دفتری در طبقه ی زیرین یک ساختمان قدیمی در مرکز شهر مشهد، برسیم. مسعود زارعیان، طلبه ی دروس حوزوی و دانشجوی جوان تهیه کنندگی سیما، دبیر سوگواره ی فیلم و عکس لحظه های عاشورایی است که این روزها متاسفانه به علت عدم حمایت های مالی مسئولین، رو به تعطیلی می رود. تا هنگام تنظیم این گزارش خبر قطعی از برگزاری اختتامیه این سوگواره به دست ما نرسید، در آستانه ی ماه محرم فرصتی یافتیم تا به همین بهانه با وی به گفتگو بنشینیم.
شروع سوگواره برای اولین بار چه سالی و به چه شکلی و در چه سطحی بود؟ بنده طرح سوگواره را سال هشتاد و هفت به معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، البته آن موقع با عنایت به بخش عکس این سوگواره، عرضه کردم. وقتی آثار به دبیرخانه رسید، ملاحظه شد که این آثار نسبت به سایر جشنواره های استانی کیفیت بالاتری دارند، همین موضوع باعث شد تا نگاه مسئولین و هنرمندان به این برنامه مساعد شود و ما نیاز داشته باشیم که شورای سیاست گذاری را تدوین کنیم و همچنین شورای راهبردی و شورای اجرایی تا بتوانیم این برنامه را به صورت مداوم در طول سال های آتی برگزار کنیم.
بررسی آثار در چه زمینه هایی صورت گرفته و داوران از چه طیف هایی بوده اند؟ آثار این سوگواره در چهار محور مورد بررسی قرار می گیرد: اول روحانیت و تبلیغ معارف حسینی، دوم تأثیرات فرهنگ حسینی در جامعه امروز، سوم نگاه انسانی و فطری به عاشورا و قیام حضرت ابی عبدالله، و چهارم ایرانیان و عزاداری سالار شهیدان. برای بحث داوران در سوگواره و همینطور هیات انتخاب آثار، سعی کردیم از بهترین های زمینه ی فیلم و عکس باشند، عزیزانی همچون آقایان میرکریمی و حاتمی کیا و عسگرپور و حسین ترابی و جمال شورجه، و همچنین آقایان حبیب احمدزاده و احمدرضا گوهری و مهرداد اسکویی و در بخش عکس جناب سید عباس میرهاشمی و اسماعیل عباسی و کریم ملک مدنی و اسعد نقش بندی و محمود عبدالحسینی و بسیاری عزیزان دیگر.
در دوره ی دوم چه تغییراتی حاصل شد؟ در سال هشتاد و نه قرار شد هم بخش فیلم و فیلمنامه اضافه شود و هم از نظر ابعاد وسعت کشوری داشته باشد. آن زمان در سطح کشور تنها یک همایش "تصویر عاشورا" را داشتیم که توسط اداره ارشاد برگزار می شد. که آن همایش هم دو سال برگزار شد و سالی که ما تصمیم گرفتیم بخش قیلم و فیلمنامه را هم به سوگواره اضافه کنیم، آنها دیگر قصد و قراری برای ادامه همایش "تصویر عاشورا" نداشتند. که بنده با مسئولین آن همایش تماس گرفتم تا با برگزاری "سوگواره لحظه های عاشورایی" موازی کاری صورت نگیرد. آن عزیزان هم بسیار خوب استقبال کردند و برای برگزاری سوگواره ما را تشویق کردند و بحمدالله دوره دوم با آثاری که رسید، بسیار پربار بود. که از همان دوره هم تمامی اخبار سوگواره را در سایت تخصصی آن (honaremotaali.com) قرار دادیم که تا الآن تداوم دارد.
اختتامیه دوره دوم، که با تقدیر از جناب حاتمی کیا همراه بود، خیلی اثرگذار بود و تا مدتها سرتیتر خبر های فرهنگی شد. سوالی که دارم این است: چرا از آقای حاتمی کیا تقدیر کردید؟ نگاه ما به عاشورا صرفا نگاه به مناسک و بازتاب حوادث عینی و یا عزاداری های عاشورا نبود و دنبال مفاهیم بودیم. چون وقتی می گوییم لحظه های عاشورایی، قائلیم که این لحظات در سراسر زندگی ما در جریان هست. اگرچه "لا یوم کیومک یا ابا عبدالله" می گوییم و معتقدیم هیچ روزی مثل عاشورا نیست، ولی ما قائلیم که ترویج عزاداری و گریه و یا نمایش آن لحظات تاریخی و عینی کردن واقعه عاشورا منحصرا و به تنهایی به معنای گسترش فرهنگ عاشورایی نیست. ما باید هدف حضرت را بیاوریم و در زندگی خود عینیت ببخشیم. و آقای حاتمی کیا یکی از هنرمندانی بود که این کار را در آثار دفاع مقدسی خود به نمایش گذاشته بود.
این عینیت بخشی یعنی همینکه می گویند "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"؟ ببینید این عبارت کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا در روایات ما نیست. این یک جمله ای ست که مشهور شده و ساختگی ست. چیزی که قطعیت دارد و در بین روایات ما هست این است که لا یوم کیومک یا ابا عبدالله. اما خب باید این را هم فراموش نکنیم که عاشورا بی بدیل و اتفاقی منحصر بفرد است ولی لحظات عاشورایی بایستی در زندگی ما جاری و ساری باشد.
با این حساب در دوره سوم هم اتفاقات خوبی به وقوع پیوسته! در دوره سوم، سوگواره در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت تقویمی شد. همچنین کارگاه هایی برگزار کردیم و تلاشمان در این چند دوره با برگزاری همین دوره ها و کارگاه ها این بوده که پیوندی برقرار کنیم بین هنرمندان و حوزه علمیه.
تا چه اندازه دغدغه داشتید که بین روحانیت و هنر پل بزنید؟ تا چه حد موفق شدید؟ دردوره چهارم بعد از تصویب اساسنامه، سعی کردیم یک شورای راهبردی قوی طراحی کنیم که دوستانی از طلاب و روحانیون و صاحبان اندیشه و فعالین فرهنگی حلقه ای را تشکیل بدهند تا بازویی باشند برای شورای سیاستگذاری و مرتبط با شورای اجرایی تا بتوانند به غنای فرهنگی کار بیفزایند. علاوه بر این تفاهم نامه ای با دانشکده ی صدا و سیمای قم بسته شد که قرار شد تا ما طلابی را مورد حمایت قرار دهیم تا در فرآیند تولید آثار نمایشی قرار گیرند. که خب این به تنهایی اتفاق مبارکی بود. همراهی طلاب در حوزه ی تولید آثار سینمایی به خودی خود جریان سازی بود برای ورود اندیشه های وابسته به حوزه در زمینه های فیلم و عکس و سوگواره ی لحظه های عاشورایی که از ابتدا از آرمانهای ما بوده. ما در ابتدای این راه هستیم و متاسفانه به علت قطع حمایت مالی سوگواره، این مسیر به سمت ابتر شدن می رود و امیدواریم که اینگونه نشود. امسال مجبور شدیم با خیرینی رایزنی کنیم تا در راه ابی عبدالله پاپیش بگذارند و اجازه ندهند این کار ناتمام بماند. که انشاءالله باقیات صالحاتی برایشان باشد و نتیجه ای بشود برای بیش از هفتصد هنرمندی که منتظر اعلام نتایج این سوگواره هستند.
یعنی احتمال تعطیلی سوگواره وجود دارد؟ طی سال های گذشته در قیاس با جشنواره های همسطح، این سوگواره با کمترین بودجه برگزار شده، با رقم هایی که حتی مضحک به نظر می رسند. اما خب متولیان این سوگواره با نیت حضرت ابی عبدالله نگذاشتند تا به امروز کار تعطیل شود. و الآن هم تنها می توانیم اظهار امیدواری کنیم که امر مرتبط با حضرت سید الشهدا زمین نماند.
در این دوره که دوره ی چهارم سوگواره است، چه تغییراتی صورت گرفته؟ برنامه های متنوعی برای دوره ی چهارم که امسال قرار هست برگزار شود در نظر گرفتیم که یکی از آنها تدوین کتاب وزینی بود که تمامی مقاتل و تواریخی که راجع به حضرت ابی عبدالله و حادثه عاشورا نوشته شده اند، چه به فارسی و چه به عربی که ترجمه شده، تجمیع شده اند و در سه دسته ی مشهور، مشکوک و صحیح تقسیم بندی کرده ایم. که هم از نظر اسناد بررسی شده هم از کتب دیگر برایشان شاهد آورده ایم که موجب شد سندیت بسیاری از این داستان هایی که راجع به عاشورا نقل می شود یا روضه هایی که متاسفانه صرفا برای اشک خوانده می شوند مورد مداقه قرار بگیرد و البته سره از ناسره جدا بشوند. بخش بین المللی فیلم های هفتاد و دو ثانیه ای را راه اندازی کردیم که مسابقه ای بود با محوریت قیام در برابر ظلم که یک مبحث کلان و جهان شمول است. اما متاسفانه این برنامه ها بخاطر همان مساله ی عدم تامین مالی عقیم ماندند.
در طی این دوره های متوالی آثار رسیده به دبیرخانه چه تغییراتی داشته اند؟ علاوه بر کیفی تر شدن آثار باید بگویم در هر دوره رشد ده درصدی داشته ایم و در این دوره هم در زمینه ی فیلمنامه جهش هفتاد درصدی، همچنین سی درصد رشد حضور طلاب را در سوگواره شاهد بوده ایم. پنج هزار عکس، چهل فیلم و صد فیلمنامه برای این دوره به دبیرخانه رسیده که نشان از پتانسیل بالا در این زمینه در کشور دارد که متاسفانه مجال برای ظهور و بروز ندارند. کاش مسئولان فرهنگی کشور منتظر اهانت دیگری اینبار به ساحت ابی عبدالله نباشند تا اقدام به تولید آثار در این زمینه کنند.
یعنی شما آثار ساخته شده در زمینه عاشورا را ناکافی می دانید؟ متاسفانه ما قائم به فردیم و مثلا اگر آثار جناب میرباقری را از آثار نمایشی حذف کنیم چیز خاصی در این زمینه نخواهیم داشت.
راهکاری برای بهبود اوضاع هنرهای نمایشی در زمینه ی عاشورا دارید؟ وقتی هدف این باشد که مثلا یک فیلم راجع به عاشورا ساخته شود، به این شکل نیست که یک شبه و به یکباره فیلمی ساخته و پرداخته و تمام شود. بلکه باید از سینمای مستند و تجربی شروع شود. حتی از فیلم های کوتاه و فیلمنامه های ابتدایی شروع شود. بعد پله پله پیش رود تا دست آخر به یک اثر فاخر و قابل ارائه در زمینه عاشورا در عرصه سینما برسیم. و در این راستا مسئولین بایستی جوان هایی که با عشق به ابی عبدالله می خواهند حرفشان را بزنند، نگاهشان را ارائه کنند و فیلم بسازند استعداد یابی کنند، شناسایی کنند، ساماندهی کنند. همینطور از فیلم های مستند و داستانی و انیمیشن های کوتاه حمایت کنند. انیشتین در نامه ای که به آیت الله بروجردی می نویسد اظهار علاقه به ابی عبدالله می کند. و این گستره ی این موضوع را نشان می دهد. یعنی وقتی اثری ساخته شود حتی می تواند از غیر مسلمین هم باشد.*
*به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بروجردی http://broujerdi.org/content/view/1195/5/
[ جمعه 91/10/15 ] [ 4:59 عصر ] [ حسن فکوری ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |